سیستم من

بجای این همه سیستم فاسد از سیستم من بیاموزید. من مابین حوادث روزانه به سرزنش کنندگانم میگویم که * من اینجوری راحت ترم ،من اینطوری حالم بهتره * ( و صدای اقوام دلسوزم به گوش می رسد که ما اینجوری راحت تریم ،ما اینطوری حالمون بهتره ) صدایی محزون و از ته دل و دلنشین و سپس مگسها را با ضربه هایم دور میکنم و به انجام امورم که شامل یادگیری ، نشر علم ، انجام کارهای مربوط به معیشت و معاشرت با اولیای حق است میپردازم و سپس در آخر روز به خانه برمیگردم و به اهل خانه ام میگویم تو چقدر خوشگلی ... . چرا که معتقدم هرکس در کنارم هست و یار من است لیاقت محبتی محترمانه را دارد چرا که انسانهای زندگی ام به من مرتبط هستند و نحوه ی رفتارم با آنان نشانه ی شخصیت من است و اگر بی مهری و یا بی وفایی ای مشاهده بشود تقصیر من نیست چون من زیبا زندگی کرده ام ، همین.