آتنا با برنامه ریزی های مویرگی منو کشونده تا بابلسر زنده نگه داشته با ۲۰۰ تا مرد هرچی بلد بعد جنگ راه انداخته فرستاده منو تهران بعدم یزد که من فقط بیام بابلسر و اجاره خوابگاهو بدم که اون بره حموم چرا ؟ چون این کس مغز کون ماره اینجوری فکر میکنه جنده ی ثیف روانی مریض کونده.
آتنا خونت حلاله سی ساله ک حلاله
شاگردان دارن استادو میکشن و من در حال سکته .
کلام آخر خطاب به شاگردان پست past :
من به عنوان مربی شما و سرورتان شما عاق میکنم نه عاشق .
پایان
- ۰۴/۰۳/۳۱