Ecoinlife

میخواهیم علممان را به کار ببریم .

Ecoinlife

میخواهیم علممان را به کار ببریم .

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

میدونی حالم این روزها بدتر از همه ست آخه هرکی رسید دل ساده ی من رو شکست قول بده که تو از پیشم نری آخه عااشقی جااده ی یک طرفه ست می میرم بری این آخرین دفعه ست . ( دعا کن ، قول بده دفعه بعدم هم بیای سایتم)

امروز فکر کردم گوشیم رو توی سلف جا گذاشتم و رفتم دنبالش و بعد کلی پرس و جو و تماس یهو دیدم داخل کشوعه .وای خدا نمیدونی فکرم کجاها که نرفت. شبا خوابهای بدی می بینم . دارم میبینم کارگردانه منو میکشه و بقیه عین خیالشونم نیست و دلی ،زبونی یا فملی بهش کمک میکنن این دیگه چجور جامعه ایه همه دارن همو میکشن یا فقط اینان که ریختن رو سر من . چند شب پیش دیدم که مغزم از جا کنده شد مدام دارن تحقیق میکنن و من رو ترور. خیلی حمله هاشون بد و مضره من کم کاری تیروئدم و سرماخوردگی مضمت خفیف همیشگی دارم هی تو خواب میترسمو مریض میشم . با ذهنم بازی میشه و با کارهای روزمره به جایی نمی رسم اهدافم غیر روشن هستنو من نمیدونم کدوم طرفی برم به تنها چیزی که رسیدم حق پرستیه همین. ذهنم رو به چپ و راست و بالا و پایین شکل میدنو یهو فشار ناگهانی و بی رحمانه به قصد کشت برای مرگ من که نمیمیرمو و دوباره با کمال بی حیایی یه برنامه ی دیگه می ریزن خدایا خودت میدونی دوست دارم و میخوام بپرستمت و چون خیلی بزرگی نیاز به کمک دارم تو دوستتو بهم نشون دادی و من خودت رو پیدا کردم کمکم کن دوباره از سر بگیرم بندگی ای که نداشتم رو . خب این از این چند روز ، یک ماه پیش که رفتم آزمون حفظ قرآن شرکت کنم تو خواب بهم حمله شد ینی در حد تجاوز یا حتی خودش دیدم ک دوباره اون کارگردانه متجاوزانه تجاوزی کرد البته اون دیوونه ها هم دورش بودن یا از ترسشون یا از رذالتشون پیششن اون پسره هم که دانشجوی یه رشته ناشناخته است و فکر میکنه خیلی شاخه قیافه در حد کبوترای یا کریم روستای دورافتاده ی نمیدونم کجا ولی بیا و ببین چه قیافه ای میگیره ای تدا اعتماد بنفسو به کیا میدی . مرتیکه نفهم چند روز پیش یجوری نگاهم کرد البته توی خوابم تاکید میکنم توی خوابم بود همه ی اینا😒🙄، که من از ترس نزدیک بود که اگر باردار بودم بچم سقط بشه، این بختکا از جون من ،جونمو میخوان که الهی خدا جونشو بگیره برم حلواشونو بخورم ایشالا. یه دندونم درد میکنه و کاری میکنن که محکم بخوره به غذا یا اینکه خودم با  زبون بکنمش اگه بپرسی چجوری میگم یاد امپراطور بادها بیوفت با ترس از ناحق یا فوبیاها یا اضطرابهات میان سراغتو و آزارت میدن. اون روز که رفتم دریا یکاری کردن استاد قبلیم تجاوز کنه( توی خواب رفتم دریا ) ،استاده قیافش شبیه مرغه و مثلا یکی از ۵۰ استاد برتر اقتصاد ایرانه ولی رفتارو نگاه کن .اگر بخوام احساسمو توصیف کنم فکر کن کوهی بی فایده وسط بیابون رو میکنی و میای خونه با دنیایی از خستگی طرف هستی و نمیتونی جم بخوری و توی این حالت یکی میاد و از بدن بی جونت سو استفاده میکنه برنامه ی پیر شدنتو میریزه یا اینکه تجاوز میکنه یا اینکه میکشتت یا اینکه اون پسرا رو تحریک میکنه که این میاد پیشتون یا خودش میگه این چرا میاد سینما  مرتیکه سینما که مال بابات نبست هوا برت داشته آشغال کثافت تروریست روانی اخه نجاست من تورو آدم حساب نمیکنم چه برسه که بیاداز تو چیزی رو بگیرم که نداری د عاخه بی ناموس بی فطرته بی صفت تو رو چه به هنر یا اونیکی تو رو چه به آسمون و خلبانی یا اون یکی تورو چه به حسابداری یا اونیکی تورو چه به استادی و حرف زدن که برای تو زر زدن صدق میکنه .شماها نمیتونین از عذاب خدا خارج شین واسه همینه که تقلا میکنین . یه روزی شاد بودمو احساسم خوب بود یهو دیدم اینا دارن دونه دونه آدم میکشن وای که نمیدونی چه صحنه ای بود یکی سکته مغزی میاد یکی سکته قلبی و اون یکی هم سلاخی میکرد ،پروردگارا من رو از جنایتشون دور کن  یا ارحم الرحمین من رو از ظلم اینان مبرا بدون و جدام کن یا ارحم الرحمین تو جونمو نجات دادی خودت بهش برکت بده . 

آمین یا رب العالمین

ولی در کل تو زندگیم از یک سری ها ناراحتم و دلم

میخواد زبان به نفرینشون باز کنم چون واقعا دلم رو آزردند : خدا لعنت کنه مدیری رو ،خدا لعنت کنه آزمندیان رو،خدا لعنت کنه دکتر عرب مازارو،خدا لعنت کنه دکتر رحیمی رو خدا لعنت کنه،خدا لعنت کنه امیرعطا رو.خدا لعنت کنه گروه اقتصادندانان رو دنی و میلی و بقیه شون رو .خدا لعنت کنه اقوامی که ارث پدر مادرمو بالا کشیدنو ی آبم روش خدا لعنت کنه مدیری کارگردان رو ،خدا لعنت کنه سینمایی رو که به حضرت موسی علیه السلام که نزد خدا آبرومند است اهانت میکنه خدا لعنت کنه علم الهدی رو خدا لعنت کنه خانواده میرابیان رو.

خدا مرگ بده دشمنای عوضی رو رهب... مدیر... و همشونو

  • ۰۲/۰۳/۲۳
  • نگار صدیقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی