خاطرات یک نوبلیست

خواب دیدم همه رفتیم توی کشتی و سی بار بهم تجاوز شد من بودم و آتنا معلمیا.. و مهر.. مدیری و مهر.. صدیقیان و دانیال شیرا(متجاوز).... دیزاد علیزا.. و میلاد خلجی و کرم بورسین و هانده ارچلو باریش و اکسل و امید و هانده دوغان دمیر و رهبرو شهاب حسینی و دکتر آزمندیان.. بعد توی زیر دریایی توی کشتی توی فضا بهم تجاوز میشد .به بقیه تجاوز نمی شد چرا چون موافق فساد بودن اما به من تجاوز میشد چرا ؟ تا الان پایینم درد بگیره و من ناراحت باشم. خدایا تو این کره ی خاکی چرا انقدر به من ظلم میشه نجاتم بده  یا ارحم الراحمین ، به مدت شش روز زمان رو کنترل میکردن تا ما بعد از برگشت متوجه نشیم که اونجا بودیم یا حداقل من، چون انگار بقیه میدونستن و به من چیزی نگفتن خدایا من جز تو کسی رو ندارم حضرت هم نتونست به من کمک کنه خیلی ناراحتم به بزرگیت قسم خیلی ناراحتم چرا آدم بدا رو نمیکشی چرا هلاکشون نمیکنی نابودشون نمیکنی؟ یا امام زمان دعامون کن من فقط سنت پیغمبرمو خواستم سنت جدمونو .تو که میدونی راست میگم پس چرا تو در امانی ولی من نه . ازت میخوام امنیت بهم بدی میگن شما فقط یک درجه از خدا کمتری پس بهم امنیت و ازدواج طبق سنت پیامبر بده . خدا منو دوز داااره (اماما؟) باریکلا مامان ،دیز منه، تو همش درگیر بقیه ای دنی همش دیک بقیه توته... . خدا لعنتشون کناد.

و در آخر از همین تریبون اعلام میکنم بهتره دست از سر مندیز برداری دختره ی آشغال.  خوبه خودت شوهرو بچه داری که افتادی دنبال دیز من .کثیف مریض رواتی دزد به شوهر  امی نام خودت بچسب بی سواد عقده ای حسوده پسر ندیده ی دو به همزنه خونه ور انداز که همه ی دوستای منو از راه به در کردی آشغال کوکاکولا هرزه ی نبرد. گربهء زنادوست. من چشاتو از کاسه در میارم تقدیم آتر میکنم. ای دکتر کثیف من جهنمو بهت نشون میدمهمونطور که تو بهشتو بهم نشون دادی و ای آقای کارگردان من سینما رو رو سرت خراب میکنم و ای آخوند الکی آیت الله من بچه تو جلوت با آشغالا میذارم دم در البته انشاالله انشالله انشاالله. 

 

ای مردم قرآن نلاوت کنید و نماز بخوانید و زکات بدهید و از گناه و زنا و فساد دوری کنید.